شاید به همین دلیل است که نمایندگان مجلس طرح تشکیل سازمان نظام مددکاری اجتماعی را با هدف افزایش نقش مددکاران در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ارائه دادهاند. اما آیا ایجاد چنین سازمانی میتواند به تحقق چنین هدفی کمک کند؟
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و مصطفی اقلیما، پدر علم مددکاری ایران هر یک پاسخی متفاوت برای این پرسش دارند؛ یکی آن را گامی مهم برای ارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی و دفاع از حقوق مردم و دیگری تصمیمی بیفایده و حتی به زیان مردم میداند.
امید به تصویب قانون
مهمترین کارکرد تأسیس سازمان نظام مددکاری اجتماعی را دفاع از حقوق مردم و ذینفعان حوزه مددکاری اجتماعی و تعیین صلاحیت حرفهای مددکاران برای فعالیت در عرصههای خدمات اجتماعی کشور میداند و میافزاید: مددکاری اجتماعی در ایران با رویکرد علمی، ۶۳ سال قدمت دارد و بیش از ۲۰هزار نفر دانشآموخته این رشته هستند. جمعیت زیادی نیز در حال تحصیل هستند و در بیش از ۲۰ دستگاه اجرایی خدمت ارائه میکنند. به گفته وی، اساسنامه انجمنها براساس چارچوبی است که سازمانهای صادرکننده مجوز تعیین میکنند و هیچ اختیاری فراتر از آن ندارند.
برای مثال انجمن صنفی مددکاری اجتماعی هیچ اختیاری در تعیین تعرفه ندارد، درحالی که سازمانهایی مثل سازمان نظام روانشناسی علاوه بر صدور پروانه فعالیت، ارائه شماره نظام درمانی و تعیین تعرفه، با برگزاری دورههای علمی و بازرسی و نظارت بر عملکرد اعضا به عنوان یک سازمان غیردولتی و مستقل نقش مؤثری در تحقق اهداف و انجام وظایف اعضا دارند. بنابراین تشکیل سازمان مددکاری اجتماعی نیز علاوه بر ارتقای سطح دانش و کارآمدی حرفهای مددکاران، حمایت از حقوق گروه هدف و مراجعان به مددکاری اجتماعی، حمایت از منزلت مددکاری اجتماعی و دفاع از حقوق صنفی آنان میتواند در ارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی در کشور و حضور مؤثر در سیاستگذاری تأثیرگذار باشد.
وی ادامه میدهد: در طبقهبندی رشتههای دانشگاهی، مددکاری اجتماعی ذیل رشتههای عام قرار دارد و اینکه عدهای میگویند این رشته جزو رشتههای پیراپزشکی است چون در این رشته فقط دو واحد جامعهشناسی اجتماعی تدریس میشود صحت ندارد. در صورتی که سایر رشتههای پیراپزشکی اغلب دروس مرتبط با پزشکی را میگذرانند به همین دلیل عضو سازمان نظام پزشکی کشور هستند. بنابراین مددکاری اجتماعی نیازمند یک سازمان مستقل است.
ایجاد این سازمان کاری بیهوده است.
اما مصطفی اقلیما؛ پدر علم مددکاری ایران که مخالف ایجاد چنین سازمانی است به ما میگوید: این طرح قبلاً نیز از سوی کمیسیون اجتماعی مجلس مطرح شده بود؛ ولی به درخواست انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران رد شد. چرا که مددکاری یکی از رشتههای پیراپزشکی مثل فیزیوتراپی و گفتار درمانی است. همه رشتههای پیراپزشکی عضو سازمان نظام پزشکی ایران هستند و این موضوع از سوی انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در وزارت بهداشت به تصویب رسیده است، بنابراین نیازی به ایجاد سازمانی دیگر نیست، کافی است اعضای انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران عضو سازمان نظام پزشکی شوند.
اگر این اتفاق بیفتد خدمات مددکاری میتواند زیر پوشش خدمات بیمهای قرار بگیرد؛ درحالی که اگر قانون تشکیل سازمان نظام مددکاری اجتماعی تصویب شود و مددکاران به جای عضویت در سازمان نظام پزشکی عضو این سازمان شوند خدمات این حرفه مانند خدمات روانشناسی زیرپوشش بیمه نخواهد بود و این به ضرر مردم است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر دو انجمن علمی و صنفی مددکاری در کشور با قدرت امور مربوط به اعضا را پیگیری میکنند. امور استخدامی و اداری توسط انجمن مددکاری ایران و امور علمی و سایر حقوق مددکاران توسط انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران پیگیری میشود بنابراین ایجاد سازمان مددکاری ایران تأثیری به حال مددکاران ندارد و کاری بیهوده است.
این طرح را غیر مددکارها نوشتهاند
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه انجمن علمی مددکاری ایران رشته کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای مددکاری را در سطح دانشگاهی ایجاد کرده و برای دانشآموختگان این رشته از همه سازمانها ردیف استخدامی گرفته است، میگوید: تنها مشکل انجمن در حوزه استخدام است که سازمان مدیریت از همه رشتهها مددکار استخدام میکند و با ایجاد نظام هیچ مشکلی حل نخواهد شد، چنانکه میبینید «نظام پزشکی» به عنوان یکی از قدیمیترین سازمانهای صنفی کشور آنطور که انتظار میرود کاری برای اعضا انجام نمیدهد، همچنین سازمان نظام روانشناسی غیر از دریافت حق عضویت و صدور پروانه فعالیت خدمت دیگری
انجام نمیدهد.
اقلیما با اشاره به اینکه طرح ایجاد سازمان مددکاری توسط افراد غیرمددکار و غیرمتخصص نوشته شده، میافزاید: در سازمانهای نظام تخصصی فقط دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکترای همان رشته میتوانند عضو شوند در حالی که براساس آنچه برای سازمان نظام مددکاری پیشبینی شده همه دانشآموختگان کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی، خدمات اجتماعی و روانشناسی میتوانند عضو شوند که در این صورت این سازمان مددکاری محسوب نمیشود و خلاف قانون است. چرا که در نظام مددکاری فقط مددکاران میتوانند عضو شوند. بنابراین حتی در صورت تحقق این مهم نیز نظام مددکاری کاری برای مددکاران نخواهد کرد و فقط با گرفتن حق عضویت از اعضا، سازمان را اداره میکند و هیچ حقی نمیتواند برای اعضا کسب کند. در حالی که انجمنهای علمی بسیار تأثیرگذارتر از سازمانها هستند، در واقع سازمانها فقط سنگ پیش پای دانشآموختگان میاندازند.
نظر شما